چیزی به نام "تعادل" تو زندگیم ندارم

اصن واقعا بعضی وقتا این کلمه برام بی معنی میشه

اصن چیزی به نام تعادل و حد وسط وجود داره؟

نداره خدایی.

تاحالا دیدی چیزی هم مثبت باشه هم منفی؟

.نمیدونم.

شاید تعادل یه چیزی باشه مثه رنگه این دریائه

نه آبی نه سبز ، هم آبی هم سبز ، یکی میگه نه این آبیه ، اون یکی میگه نه ، سبزه .


نتیجه تصویری برای دریا


به هر حال من که خسته شدم

یه استکانو هم اگه توش آب گرم بریزی بعد پشت‌بندش آب یخ بریزی میشکنه دیگه

الان دقیقا منم دارم میشکنم، کمرم زیر این لپ‌تاپ داره خورد میشه

نمیدونم دارم چیکار میکنم دقیقا

رشته‌ی درس خوندنم از دستم در رفته

راستی نگفتم؟ که اینستارو چن روز پیش نصبیدم باز؟

مهم نیس

من واسه قبول شدن دانشگاه باید مخالفه تفکرات و ذهنیات و علایق و کلا شخصیتم عمل کنم

داره کم کم حالیم میشه پول چقدررر مهمه

داره کم کم حالیم میشه چرا خییییلی ها خودشون نیستن»

داره کم کم حالیم میشه خودم بودن» چقدر هزینه داره.

داره کم کم حالیم میشه باید اون آرزوهای رویاییمو بذارم تو گنجه و تا زمستونه بعد دست بهشون نزنم

نگاشونم نکنم

حتی بهشون فکر هم نکنم

چون باعث میشن (مثه الان) سرد و گرم شم و بشکنم.

_________________________________________

کاش سختی کشیدن انقد سخت نبود.

کاش میشد یکم ازش لذت برد و حال کرد.

کاش نگاهم» و دیدم» دسته خودم بود.

کاش میتونستم کنترله زندگیمو پس بگیرم.

کاش خدا انقد چوب لا چرخم نمیکرد با اون قانوناش.

کاش میفهمیدم تعادل چیه و افراط و تفریط نمیکردم.

کاش میتونستم فقط یک بار فقط یک بار یه زندگیه متعادلو تجربه میکردم.

زندگی‌ای که توش صدای ترتیل پرهیزکار» و رپ پیت بال» بتونن کنار هم بیان.

بدونه اینکه بهم حسه "شکستن" بدن.

کاش خیلی چیزااا.

و عااره.

این چسبه من کوووو؟؟؟؟  

  اَه 


______________________________________

تو فازه این آهنگم (لینکش) :

Killing me inside


You know, I tried to find a way,
خودت هم میدونی که سعی کردم راهی پیدا کنم
A means to keep it high,
وسیله هایی که با اونها سر افراز باشم
Forced to yield to blinded sentiment.
مجبور شدم این احساس کور رو تحمل کنم
And you know, I tried to give it up,
و میدونی ک هسعی کردم بی خیال همه چیز بشم 

0


With efforts to make sense
با تلاشهایی که فایده ای داشته باشن
Of senseless cries and smiles stirred by vain.
از گریه هایی بی احساس و خنده هایی پوچ
I’m crashing,
دارم داغون میشم
I’m falling,
دارم سقوط می کنم 

0


And I’m loosing,
و دارم میبازم
You’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی
I’m crashing,
دارم داغون میشم
I’m falling,
دارم سقوط می کنم 

0


And I’m loosing,
و دارم میبازم
You’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی
You know, I tried to find a way,
خودت هم میدونی که سعی کردم راهی پیدا کنم
A means to keep it high,
وسیله هایی که با اونها سر افراز باشم 

0

Forced to yield to blinded sentiment.
مجبور شدم این احساس کور رو تحمل کنم
And you know, I tried to give it up,
و میدونی ک هسعی کردم بی خیال همه چیز بشم
With efforts to make sense
با تلاشهایی که فایده ای داشته باشن
Of senseless cries and smiles stirred by vain.
از گریه هایی بی احساس و خنده هایی پوچ 

0


I’m falling apart,
دارم از هم میپاشم
Crashing down,
خورد میشم و به زمین میریزم
You’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی
I’m falling apart,
دارم از هم میپاشم 

0


Loosing my mind,
عقلم رو از دست میدم
And you’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی
I’m falling apart,
دارم از هم میپاشم
Loosing my mind,
عقلم رو از دست میدم 

0


And you’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی
I’m falling apart,
دارم از هم میپاشم
Loosing my pride,
سربلندیمو از دست میدم
And you’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی 

0


Killing me…
منو می کشی
I’m crashing,
دارم داغون میشم
I’m falling,
دارم سقوط می کنم
And I’m loosing,
و دارم میبازم 

0


(and I’m loosing you)
و دارم تورو میبازم
I’m crashing,
دارم داغون میشم
I’m falling,
دارم سقوط می کنم
And I’m loosing,
و دارم میبازم
You’re killing me inside.
داری از درون من رو می کشی

0



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها