"ندانستن"

زخمی که تا ابد بر تن بشر است.

زخم

ابد

تن

بشر

کلماتی که به قول حامد انسان های زیادی را کشتند

جهان عجیب بود.

اگر نبود، کتابخانه ها پر نبودند از عراجیفِ فیلسوف های بزرگ و محترم.

دیوانه شو.

مصرع بسوز.

بخواب ، خوابی زمستانی.

ندان. و نخواه که بدانی.

گشتند ، نفهمیدند، ندانستند.

امتحان الهی همین است.

تو را وسوسه میکند.

میگوید فکر کن.

تامل کن.

بیاندیش.

خردمند و الالالباب باش.

اما وظیفه تو "حماقت" است.

"حماقت" تکلیفی الهی بود برای نوع بشر.

از همان روز ازل.

جلوی خواسته ها و نیاز هارا گرفتن یک فریضه بود.

جهانی که چو خرگوشی سفید ناگهان از کلاه شعبده بازی قهار بیرون آمد.

و انسان شپشکی بود در لای مو های این خرگوش.

سعی نکن از مو های این خرگوش بالا بیایی و بتوانی در چشمان شعبده باز زل بزنی و پرسی چطور؟چگونه؟چرا؟که هستی؟که هستم؟ چه میخواهی؟

میوه ممنوعه خدا همین سوال ها بود.

شمع هایت را روشن کن.

ساز بزن.

آوازِ آزادی بخوان.

از سایه ها لذت ببر.

روزی خواهی رفت.

عجله نداشته باش.

غم هارا بالا بیار تف کن و در مستراح سیفون را بکش.

شب را در آغوش بکش.

و طلوع را ببوس.

و باز صدای آمیخته شده پرندگان ، و نسیم و ماشین های غراضه شهرا به درون رگ هایت تزریق کن.

هندزفری بگذار و در ایستگاه اتوبوس بنشین و به هرکسی که زر اضافه میزند فاک ده.

راک و رژ و ژاکت یادت نرود.

بیرون سرد است، کمی.

برای تابستانت هم کمی سرما ذخیره کن.

ممکن است تا آمدنِ تابستان هم زنده باشی،

پس آینده نگر باش ، کمی.

سبک بار باش

ساده.

سطحی باش و تک بعدی.

عادی باش و معمولی.

حقیقت نباش ، واقعیت باش.

اینبار به کجا تبعیدمان میکند؟

اهمیتی ندارد.

جاست کِنتینیو پیلیز.

اَند دونت تاک اِنی مور.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هدفمو مشخص کردم:

1. اول سرویس کردنه دهنه این دنیای بی پدر مادر

2. اشتباهاته آدم و حوا را تکرار نکنم

ومانند مادرم و پدرم نشوم

انسان هایی ضعیف که فقط زاد ولد و تولید مثل بلد بودند

و چیزی برای یاد دادن نداشتن

از اعماق وجودم از امثال کسی که منو به دنیا آورد و اونو به دنیا آورد و همینطور جد جد جد جدشون متنفرم

از آنهایی که از آن سیب چیدند و همچنان میچینند چه قانونی شرعی چه غیر قانونی و غیرشرعی، متنفرم

از همه کسانی که اعتراض نکردند به این خلقت و علیه خدا قیام نکردند متنفرم

میگویند مخلوق چنین حقی ندارد که بر خالق خود اعتراض کند

اما من میگویم نه هر مخلوقی، این مخلوق قادر به فکر کردن است و این ناعدالتیست که نداند علته بودنش را

اگر قرار نبود بدانیم پس چرا در کتاب تعلیمات دینی زر مفت زده بود که ایمان از طریق معرفت و شناخت عقلی شروع میشود و بعد به مغزمیرسد

کدام معرفت

ایمانی زیبا اما دروغین در قلبم دارم

بهشتت را میخواهم چکار؟ 

چه اهمیتی دارد وقتی میگویی از مادر بیشتر عاشقمان هستی درحالی با کوچکترین اشتباه جایمان در آتشه جهنمت است؟

ـــــــــ

احمقانه ترین کاره این بشر بعد چیدنه اون سیب کزایی و اخراجش ازون بهشت، زاد ولد و تولید مثل بود.

ــــــــ

نمیفهمم

نمیفهمم

هیچی نمیدونمو نمیفهمم، نمیتونم بفهمم

دارم اذیت میشم.خوش میگذره عروسک بازی؟عاره باشمام.جناب پادشاه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

وقتی به این فک میکنم همه مردمه دنیا به اندازه من پوچ و تهی ان آروم میشم و از حسه تنهاییم کم میشه که باهمیم

به هر حال.

یه روز همه چی روشن میشه.

شبخیر.







مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها